راديولوژي در شمال تهران

راديولوژي در شمال تهران

عكاسي يكي از شاخه هاي هنري است كه در موارد بسياري به حيطه هاي علمي و صنعتي وارد مي شود. يكي از حيطه هايي كه عكسي در آن ورود داشته، پزشكي و راديولوژي است. در اين نوشتار عكاسي پزشكي و فوايد آن به اختصار بررسي مي شود.

lmm_e3.jpg

عكس فتوگرافي

در كنفرانس هاي پزشكي همواره اسلايدهايي به نمايش در مي آيد كه تكميل كننده كلام سخنران است. اگر سخنران هيچ تصويري ارائه ندهد، چه بسا مخاطبين از درك موضوع بازبمانند و به ادامه مطالب توجهي نكنند. به همين علت است كه در سمينارها و گردهمايي علمي و پزشكي، تصاوير به گونه اي انتخاب مي شوند كه گوياي مطلب بوده و مفهوم مورد نظر سخنران را به خوبي منتقل كنند. تصاوير ارائه شده در يك كنفرانس پزشكي اگر به ظاهر بيمار محدود باشد، فتوگرافي خوانده مي شود.

عكس فتوگرافي جراحي بيني تمام رخ

تفاوت فتوگرافي با راديولوژي

فتوگرافي يكي از فنون مورد استفاده در تصويربرداري پزشكي است. اما تفاوت آن با ساير عكس هاي پزشكي در اين است كه در يك آتليه و توسط يك عكاس تهيه مي شود. بر خلاف ساير عكس هاي پزشكي كه در بخش راديولوژي و توسط متخصص راديولوژي يا سونوگرافي تصويربرداري مي شود.

تفاوت ديگر فتوگرافي با ساير زيرشاخه هاي تصوير برداري پزشكي در اين است، كه فتوگرافي ظاهر بدن مانند پوست، مو، دندان ها، بيني و گوش را به تصوير كشيده، در مقابل راديولوژي و سونوگرافي داخل اندام ها، اعصاب، استخوان ها و نسوج را براي درمانگر نمايان مي سازد.

انواع فتوگرافي

فتوگرافي در شاخه هاي مختلف پزشكي و دندانپزشكي به عنوان يك وسيله شناخت وضعيت بيمار كاربرد دارد. تعدادي از عكس هاي فتوگرافي متداول به اين شرح است:

  • فتوگرافي جراحي فك و صورت
  • فتوگرافي جراحي شكم
  • فتوگرافي جراحي گوش
  • فتوگرافي جراحي بيني
  • فتوگرافي جراحي پلاستيك
  • فتوگرافي ارتودنسي

عكس فتوگرافي جراحي بيني

عكس فتوگرافي جراحي بيني يكي از شايع ترين استفاده هاي فتوگرافي است. هنگامي كه بيمار براي نخستين بار به جراح بيني مراجعه مي كند، جراح درخواست عكاسي فتوگرافي از بيني را مي دهد تا با مقايسه عكس ها به خوبي از مشكل بيمار مطلع شود.

عكس فتوگرافي جراحي بيني قبل از عمل

قبل از عمل جراحي، اولين مجموعه عكس از صورت بيمار تهيه مي شود. نحوه عكاسي به اين صورت است كه بيمار بايستي رو به دوربين قرار گرفته و سر را صاف نگه دارد. به شكلي كه در عكس مقدار مساوي از هر دو گوش در تصوير ديده شود. اگر سر اندكي به يك طرف مايل شود، سبب ايجاد خطا در ديد پزشك خواهد شد.

عكس تمام رخ، انحراف بيني، انحراف فك يا هر كجي در صورت و تناسب بين بيني و ساير اجزا صورت را نمايان مي سازد. در همين حالت يك عكس تمام رخ با لبخند نيز بايد برداشته شود. اين عكس، خط لبخند و تغييرات بيني در هنگام خنده را ثبت مي كند.

عكس نيم رخ بايد در وضعيتي برداشته شود كه تنها يك ابرو و نيمي از لب ها مشخص باشد. اين عكس جلوزدگي فك، برآمدگي لب، برجستگي گونه، افتادگي ابرو، ميزان قوز و افتادگي نوك بيني را ظاهر مي سازد. عكس نيم رخ از چپ و راست تهيه مي شود.

عكس بعدي عكس از قاعده بيني است كه براي عكاسي در اين حالت بايد دوربين در پايين صورت رو به بالا قرار گرفته و حفره هاي بيني را در كادر داشته باشد. اين عكس اندازه ي حفره هاي بيني و قرينه بودن آن ها را نشان مي دهد.

حالت بعدي عكس از بالاي سر بيمار است به طوري كه دوربين به صورت عمودي بالاي سر بيمار قرار گرفته و غير متقارن بودن پره هاي بيني و انحراف آن ها را مشخص سازد.

عكس سه رخ نيز حالتي است كه يك چشم به صورت كامل به همراه نيمي از چشم ديگر، در كادر قرار دارد. عكس سه رخ كه زيباترين حالت براي عكاسي پرتره خوانده مي شود، نسبت اجزا صورت را از منظر زيبايي شناختي به خوبي نشان مي دهد.

تمامي اين عكس ها در حالت بدون خنده و با خنده تهيه وبراي پزشك ارسال مي شود. پزشك بعد از مشاهده و مقايسه عكس ها، طرح دقيق جراحي را معلوم كرده و با آگاهي كامل از تمام جزييات دست به جراحي خواهد زد.

عكس فتوگرافي جراحي بيني بعد از عمل

بعد از عمل جراحي در همان زوايايي كه قبل از عمل، عكاسي شده بود، براي دومين بار عكس هايي برداشته مي شود. اين عكس ها در فواصل زماني مشخصي بعد از جراحي ثبت مي شود تا روند تغييرات و بهبودي، قابل درك باشد. از مقايسه عكس هاي نهايي با عكس هاي پيشين، ماحصل جراحي نمايان خواهد شد.

فوايد عكس فتوگرافي جراحي بيني

  • جراح از اين عكس ها به عنوان يك رزومه كاري استفاده خواهد كرد.
  • اين نوع از عكس ها به عنوان سند پزشكي، به پرونده بيمار ضميمه مي شود.
  • عكس هاي فتوگرافي به بيمار كمك مي كند تا بتواند چهره خود را قبل و بعد عمل مقايسه كرده و نارضايتي هاي بي مورد را كنار بگذارد.
  • جراحان و مراكز درماني براي تبليغات مي توانند از اين تصاوير سود برند.
  • آموزش دانشجويان با بهره گيري از اين تصاوير به راحتي ممكن خواهد بود.

عكس opg

عكس opg يا پاناروميك، يك عكس راديولوژي از تمام فك و دندان ها است كه ريشه و ميزان پوسيدگي دندان ها را نشان مي دهد.

عكس opg  در شميرانات

راديولوژي الف در ميدان الف زعفرانيه، يك مركز مجهز براي تهيه عكس opg در شميرانات است كه تمام خدمات راديولوژي را ارائه مي دهد.

عكس ايمپلنت

به انواعي از عكس هاي راديولوژي كه قبل و بعد از كاشت ايمپلنت برداشته مي شود، عكس ايمپلنت گفته مي شود.

عكس ايمپلنت در منطقه ?

مراكز راديولوژي متعددي امكان تهيه عكس ايمپلنت را دارند؛ اما راديولوژي الف براي ارائه عكس ايمپلنت در منطقه ?  ، انتخاب هاي متعددي نظير cbct، opg، سي تي اسكن، راديوگرافي جمجمه و راديوگرافي سينوس را در اختيار بيمار و دندانپزشكان قرار مي دهد.

منبع: 1 پزشك

 

حافظ در تهران | پروفسور ميلاد ملاعبدالوهاب

حافظ امروز صبح آمده تهران. هي دارد زور مي‌زند كه سر صحبت را با دخترا باز كند... «ياران، صلاي عشق است، گر مي‌كنيد كاري» داره نخ مي‌ده، ولي دختره شماره نمي‌ده... مردكِ شهرستاني، تو امروز صبح از شيراز اومدي، هنوز لباست بوي عرق اتوبوس و دهنت بوي ساندويچ ترمينال جنوب مي‌ده... چرا نه خاكِ سر كوي يار خود باشم؟ حافظ در اينجا از گشنگي وارد يك غزل ديگر شده و با بقيه پولِ توي جيبش يك بيسكوييتِ «خرسيركن و دهان‌خشك‌كنِ» ساقه‌طلايي...

 

بررسي مشاهداتِ ميداني حافظ از تهران، در تحليل غزل شماره 444 | سه نقطه
 

شهري است پرظريفان، وز هرطرف نگاري
ياران، صلاي عشق است، گر مي‌كنيد كاري

حافظ امروز صبح آمده تهران. هي دارد زور مي‌زند كه سر صحبت را با دخترا باز كند: «ياران، صلاي عشق است، گر مي‌كنيد كاري.» حافظ داره نخ مي‌ده، ولي دختره شماره نمي‌ده.

حافظ در تهران و دختر تهراني

چشم فلك نبيند زين طرفه‌تر جواني
در دستِ كس نيفتد زين خوب‌تر نگاري

حافظ دارد فعل چاپلوسي را صرف مي‌كند.

هرگز كه ديده باشد جسمي ز جان مركّب؟
بر دامنش مبادا زين خاكيان غباري

حافظِ بي‌ظرفيت، خجالت خجالت.

چون من شكسته‌اي را از پيش خود چه راني؟
كه‌م غايت از توقع بوسي‌ست يا كناري

بچه پررو رو ببينا.

مي بي‌غش است، درياب، وقتي خوش است بشتاب
سالِ دگر كه دارد اميدِ نوبهاري؟

چه جوگير. داره به دختر مي‌گه بيا خونه ما، آب‌شنگولي هم داريم. مردكِ شهرستاني، تو امروز صبح از شيراز اومدي، هنوز لباست بوي عرق اتوبوس و دهنت بوي ساندويچ ترمينال جنوب رو مي‌ده، خونه‌ت كجا بود آخه كه داري دعوت مي‌كني. جا خواب نداري واسه امشب، بايد بري تو پارك بخوابي.

در بوستان حريفان مانند لاله و گل
هريك گرفته جامي بر يادِ روي ياري

تا حرف پارك شد، حافظ متوجه شد كه بايد براي كساني‌كه درباره معشوق او گمانه‌زنيِ مذكر كرده‌اند، شفاف‌سازي كند كه رفته بوستان «لاله» نه پارك دانشجو.

چون اين گره گشايم؟ وين راز چون نمايم؟
دردي و سخت دردي، كاري و صعب كاري

بله، طرف وقتي بفهمه شهرستاني هستي و دو قرون پول نداري، كار هم درد داره هم سوزش.

هر تارِ موي حافظ در دستِ زلفِ شوخي
مشكل توان نشستن در اين‌چنين دياري

حافظ ظاهراً از يكي از ساقي‌هاي پارك يه‌ بست خريده، زده، پرواز كرده و دارد هذيان مي‌گويد. تو حرمسراي ناصرالدين‌شاه هم هر زلفِ شاه دستِ يك نگاري نبوده. توي پارك‌هاي كاليفرنياي آمريكا هم از اين خبرا نيست. توي پاركِ مملكتِ خودمان كه ممكن است هرتار مو دست يك مأمور گشت ارشاد باشد.

چرا نه در پي عزم ديارِ خود باشم؟
چرا نه خاكِ سر كوي يار خود باشم؟

حافظ در اينجا از گشنگي وارد يك غزل ديگر شده و با بقيه پولِ توي جيبش يك بيسكوييتِ «خرسيركن و دهان‌خشك‌كنِ» ساقه‌طلايي (از اين گردا كه كِرِم نداره) خريده، ولي هنوز گشنه است و مي‌گويد بهتر است تا شب نشده برگردم ترمينال جنوب و برم شهر خودمون.

غم غريبي و غربت چو برنمي‌تابم
به شهر خود روم و شهريارِ خود باشم

غم غربت يك چيز است و نداشتنِ پول اتوبوس يك چيزِ ديگر.

شهره شهر مشو، تا ننهم سر در كوه
شور شيرين منما، تا نكني فرهادم

حافظ كه دارد با پاي پياده از پارك لاله تا ترمينال جنوب مي‌رود –و همزمان از غزلي به غزل ديگر- با ديدنِ فاصله طبقاتي در شهر و ويراژدادن دخترهاي خوشگل و پسرهاي پولدار با ماشين‌هاي مدل بالا، به هركدام از آنها كه سر راه مي‌بيند، تذكر مي‌دهد (اين هم تحليلِ ماركسيسم- خوشگليسم) چون معتقد است وقتي من نمي‌توانم حظ كنم، پس ديگران هم نبايد حظ كنند (اينكه حافظ داراي عقيده ماركسيستي نيست و عقده‌اي است، مشكلِ من نيست).

شهر ياران بود و خاكِ مهربانان اين ديار
مهرباني كي سرآمد؟ شهرياران را چه شد؟

حافظ اولش خيال مي‌كرد رفقاي شاعرِ همشهريِ ساكنِ تهران، مثل قاآني شيرازي- شاعر دربار فتحعلي‌شاه، محمدشاه و آغاز پادشاهيِ ناصرالدين‌شاه قاجار كه تهِ چاپلوسي بود و با قصايد و مدايحش سه پادشاه را خر و با مراثيِ خود دو پادشاه را كفن كرد- او را تحويل مي‌گيرند و به خانه دعوت مي‌كنند. اما قاآني از صبح تلفنش خاموش است و تلگرام را هم سين نمي‌كند.

تيمارِ غريبان اثرِ جميل است
جانا، مگر اين قاعده در شهرِ شما نيست؟

حافظ به صباي كاشاني- ملك‌الشعراي دربار فتحعلي‌شاه و پرچمدار بازگشت ادبي- هم زنگ زده و گفته «من تو اين شهر غريبم» ولي صبا گفته «كاش زودتر مي‌گفتي، امروز به اتفاق اهل و عيال اومديم كاشون برا گلاب‌گيري» و وقتي حافظ گفته «الآن كه آخر خردادماهه و فصل گلاب‌گيري نيست» جواب داده «الو الو صدات نمياد...»

شهر خالي‌ست ز عشاق، بوَد كز طرفي
مردي از خويش برون آيد و كاري بكند

حافظ همچنان از غزلي به غزل ديگر مي‌رود، چون راهِ خيلي طولاني است و پاي پياده. يكهو يادش آمده مي‌تواند برود ورامين پيش حسين جنتي. اما او تلفنش را جواب نمي‌دهد. حافظ تلگرامش را چك مي‌كند و مي‌فهمد كه ديروز بازداشت شده. لذا با خودش مي‌گويد: «مسئولين رسيدگي كنند».

ز دستِ جور تو گفتم ز شهر خواهم رفت
به خنده گفت كه: حافظ، برو، كه پاي تو بست؟

حافظ به دختري تهراني كه در اينستاگرام با او آشنا شده بود، هم زنگ زده، اما دختر گفته «امروز وقت نمي‌كنم بيام اون‌طرف». حافظ پاسخ داده: «ز دست جورِ تو گفتم ز شهر خواهم رفت» اون هم با خنده گفته: «حافظ، برو، كه پاي تو بست؟».

ميخواره و سرگشته و رنديم و نظرباز
وان كس‌ كه چو ما نيست در اين شهر كدام است؟

حافظ هنوز در هپروتِ همان بست است كه در بوستان لاله زده است. خيال مي‌كند همه مثل خودش خوشحالند.

اي صبا با ساكنان شهرِ يزد از ما بگو
كاي سرِ حق‌ناشناسان گوي چوگانِ شما

حافظ در ترمينال جنوب تمام تعاوني‌ها را زير و رو كرده، اما بليطِ شيراز گيرش نيامده. لذا بليطِ يزد گرفته و به اميد ********رشدن در محافل دوستانِ شاعرِ يزدي غزلي مي‌سرايد و پشت بليط مي‌نويسد، با اين بيت كه «اي صبا، با ساكنان شهر يزد از ما بگو/ كاي سرِ حق‌ناشناسان گوي چوگان شما...» و راهي يزد مي‌شود كه از ادامه ماجرا بي‌خبريم.

................ تجربه‌ي زندگي دوباره ...............